تاريخچه توليد محتوا از كجا آغاز مي شود؟

۴۰ بازديد

تاريخچه توليد محتوا از كجا آغاز مي شود؟

امروزه ، با رونق كسب و كار اينترنتي به دليل محدوديت هاي كرونر ، گوش هاي ما ممكن است با بسياري از مفاهيم جديد آشنا شوند. قطعاً يكي از مفاهيمي كه به طور گسترده مورد استفاده قرار مي گيرد ، توليد محتوا است.

 

البته نبايد فراموش كنيم كه توليد محتوا مختص اين دوره از تاج نيست و تاريخچه توليد محتوا به سالها قبل با ظهور روشهاي ارتباطي بين مردم برمي گردد كه اولين بار در قالب چندين آواز و آهنگ محلي بود و با گذشت زمان تكامل مي يابد. حروف ، كلمات و جملات خيالي.

 

تاريخچه توليد محتوا

از همان ابتدا ، فرد سعي مي كند با ساختن كلمات يا ايجاد تصاوير ، پيام خود را به جامعه مدني اطراف خود برساند. اكنون اين پيام مي تواند يك پيام فرهنگي و ايدئولوژيكي يا خريد و فروش محصولات كشاورزي و صنايع دستي شخصي باشد. نكته مهم در اينجا اين است كه هركسي كه بهتر مي تواند آنچه را كه در ذهن داشته يا محصول خود را ارائه دهد ، در آن دوره شانس موفقيت و بقا بيشتري دارد.

 

تاريخچه توليد محتوا به بازاريابي مبتني بر محتوا گره خورده است. ما همچنين مي توانيم به عنوان سرودهاي بداهه سرخپوستان در تفت دادن طعمه ها به عنوان توليد محتوا نگاه كنيم ، اما اين موارد هيچ ارتباطي با بازاريابي مبتني بر محتوا ندارد.

 

بنابراين ، اگر مي خواهيم تاريخچه توليد محتوا را به سبك امروز رديابي كنيم ، بايد زماني باشد كه از آن براي درآمدزايي و بازاريابي استفاده مي شده است. يعني وقتي شركت ها متوجه مي شوند تبليغات خشك و خالي فايده اي ندارد ، لازم است با مشتريان خود تماس بگيرند. اين نيز يك ارتباط دو طرفه و بلند مدت است.

 

كليد اين ارتباط ايجاد محتوا بود. از دهه 1980 ، شركت ها در غرب به توليد و توزيع محتواي مورد نياز مخاطبان يا علاقه مند آنها مي پردازند. مشخص نيست كه چه كسي يا چه مشاغلي براي اولين بار به اين ايده پي برد. اما مطمئناً نويسندگان مجله ها در زمينه هاي مختلف مانند "Furrow" و "روش هاي مدرن درمان زخم هاي ضد عفوني كننده" آغازگر اين مسير بودند.

 

 در اوايل دهه 1930 ، با ظهور راديو و تلويزيون در هر خانه ، توليد محتوا وارد دوره جديدي شد ، صوتي و تصويري به توليدكنندگان محتوا كمك مي كند تا از تنوع بيشتري در محتواي خود استفاده كنند.

 

با گسترش استفاده عمومي از رايانه هاي خانگي و ظهور اينترنت ، دري جديد براي بشريت و بازارهاي اقتصادي باز شده است. عصر اينترنت منجر به ظهور وبلاگ هاي مختلف و موتورهاي جستجوي غول پيكر شده است ، كه از همان ابتدا نقش توليد محتوا در فضاي مجازي بيش از پيش پر رنگ شده است.

 

متعاقباً ، با تشكيل شبكه هاي اجتماعي و ايجاد يك بازار كاملاً رقابتي از نظر ديد مخاطبان ، توليدكنندگان محتوا به عنوان اولين و تأثيرگذارترين فرد در اين زمينه شناخته شدند.

آيا مي دانيد توليد محتويات از رگ گردن به شما نزديكتر است!؟

همانطور كه گفتيم ، تاريخ توليد محتوا ارتباط تنگاتنگي با تاريخ شكل گيري بشر دارد و مردم از همان ابتدا سعي در ايجاد ارتباط با محيط ، به ويژه با گونه هاي خاص خود داشته اند.

اما اگر بخواهيم به صورت تخصصي ، هدفمند و هدفمند به تاريخچه توليد محتوا اشاره كنيم ، مي توان گفت با گذشت زمان ظهور صنعت كاغذ و چاپ و به دنبال آن شكل گيري نويسندگي و روزنامه نگاري و ... توليد محتوا جايگاه خود را در زندگي بشر پيدا كرده است و اين دامنه نفوذ به حدي گسترش يافته است كه محتواي توليد شده روند زندگي بسياري را تغيير داده و گاه بر روند پيروزي جناح هاي مختلف سياسي ، اقتصادي يا اجتماعي در تاريخ زندگي بشر تأثير گذاشته است. .

روزنامه هاي ديواري براي توليد محتوا

اگر به دوران مدرسه خودمان نگاهي بيندازيم ، متوجه خواهيم شد كه سيستم آموزشي كشور هميشه سعي كرده است اين مهارت را به طور ناخودآگاه در جامعه پرورش دهد و دوره انشا را در كنار ساير دوره هاي مرتبط مانند ادبيات فارسي و هجي قرار دهد. بنابراين مي بينيم كه توليد محتوا و شيوه هاي زندگي در آن چقدر به ما نزديك است و مطمئناً همه ما خاطرات بسيار خوب و بدي با آن داشته ايم.

يكي از خاطرات خوبي كه مي توانم نام ببرم مربوط به اوقاتي است كه ما را صدا كردند تا به تخته سياه برويم و جلوي بچه ها آهنگهايمان را بخوانيم و سرانجام معلم با تكان دادن سر و خداحافظي همه اين فشارها را از بين برد و ما احساس كرديم افتخار

تمرين ديگر مربوط به توليد محتوا كه ما بيشتر اوقات در مدرسه انجام مي داديم تهيه روزنامه هاي ديواري بود كه به صورت جداگانه و گروهي ساخته مي شدند و علاوه بر اينكه اول تا سوم بوديم ، ما براي به پايان رساندن اين ديوار و همه كارهايمان كاملاً هيجان زده بوديم. خلاقيت و هوش. ما قبلاً با بقيه فرق داشتيم و آنها ما را مي ديدند.

بنابراين وقتي تاريخ توليد محتوا را مطالعه مي كنيم ، متوجه مي شويم